گنگبنگ با مادر یک دوست. هر دوست پسرش توانست مادرش را بکنه
تمام دوستان او به روز تولد پسرش آمدند تا این روز را تجلیل نمایند. یک پسر در خانه بود، چهار دوست و مادر او. این مادر بود که دوستان پسر لعنتی کردند. در نخست، بچه ها همه با هم نشستند و بازی ویدیویی را بازی کردند. بعد یکی از آنها دوستان به آشپزخانه رفت، جاییکه مادرش ملاقات کرد. او شروع به بوسه کردن او کرد و لعنتی. بعد هر دوست پسرش همچنان به آشپزخانه آمد و همچنان شروع به لعنت کردن مادر دوست اش کرد. در نتیجه، تمام دوستان پسر در آشپزخانه بودند و تمام آنها در عین زمان مادر یک دوست را با هم لعنت کردند. او توانست با همه بخوابد. او در بیدمشک مقعدی و در دهان اش گاییده شده است. و پسر تنها می نشیند و پیشوند بازی می کند. در عین زمان، یک عیاشی وحشی در آشپزخانه صورت میگیرد، جاییکه یک مادر و یک جمعیت دوستان یک پسر با اعضای برآمده. هر کدام آنها میخواهد که تا حدی ممکن مادر یک دوست را بکنند. بعد همه آنها به پایان میرسند و مادر یک دوست را با اسپرم میریزند. فقط حالا پسرش همچنان به آشپزخانه آمد و درک کرد که بهترین دوستان او در روز تولد اش در یک جمعیت مادرش را به یک جمعیت لعنت کردند. حالا پسر باید به دنبال دوستان جدید باشد، و مادر من پشیمان نیست که او در عیاشی گروه با دوستان پسرش اشتراک کرده است.