مادر گیر مانده از پسرش می خواهد که کمک کند، اما تصمیم گرفت که او را بکنه
دست مادر در سینک گیر کرده بود، و او شروع به تماس گرفتن برای کمک پسرش کرد. فقط حالا پسر تصمیم گرفت که به او کمک نکند، مگر تا زمانیکه او مقاومت نماید لعنتی. از اینرو او شروع به لباس پوشیدن او کرد و بعد شروع به رابطه جنسی کرد. و مادر هیچ کار کرده نمیتواند و منتظر است تا پسر وظیفه خود را تمام کند. فقط بعد از رابطه جنسی، پسر به مادرش کمک کرد تا بیرون برود، مگر مادرش از او عصبانی بود که او او را لعنت کرد.