این مرد به مادر دوست اش قبول کرد که او او را دوست دارد، و او به مقعدی (دیالوگ های روسی، جنس در کون، در موتر) داد.
این مرد بعد از کار با مادر یک دوست ملاقات کرد و به عشق او اعتراف کرد. انجام این کار برای او آسان نبود و او در مورد عکس العمل او خیلی نگران بود. مگر چگونه این خوب است که مادر دوست من مرد را درک کرد و به او گفت که اگر او بخواهد او میتواند او را بکنه. مرد بطور طبیعی با مادر دوست اش رابطه جنسی قبول کرد و با خوشحالی در بهشت هفتم بود. فقط مادر یک دوست گفت که او این روزها داشت و از اینرو فقط میتوانست در مقعدی لعنتی کند. دوست پسر من حتی بیشتر خرسند بود، بخاطریکه او میخواست در کون اش بکار ببرد. بعد آنها از چشمان کنجکاو دور میشوند و در موتر مقاربت میسازند. حالا این مرد مادر دوست اش را لعنت کرد، مگر چیز اصلی این است که هیچکس در مورد اش نمیدانست.