ببینید که چگونه پسر فرصت را از دست نداد تا یک مادر مست را زمانیکه او دیر به خانه برگشت، بکند. محارم با ترجمه
پسر مادرش را به یک محفل برد، و او در شب خیلی مست برگشت. مادر به سختی روی پاهایش ایستاده است، و پسرش به او کمک میکند تا لباس ها را تغییر دهد. در یک نقطه، لباس از او میافتد، و او در مقابل پسرش در چیزیکه مادرش زایمان کرد باقی میماند. در این لحظه، پسر تصمیم میگیرد که یک مادر را بکشد، بخاطریکه ممکن یک فرصت متفاوت وجود نداشته باشد. در ضمن مادر خیلی مست است و شاید صبح چیزی به یاد نداشته باشد. محارم درست در حمام واقع شده است، و آنها به تخت نرسیدند. معلوم نیست که مادر صبح روز بعد که او با پسرش رابطه جنسی داشته باشد به یاد خواهد آورد؟