دختر بومی نیست و از اینرو پدر زمانیکه میخواهد او را لعنت میکند
هیئت مدیره یک بومی نیست و پدر زمانیکه یک عضوه بدست میاورد این را لعنت میکند. او جسورانه به دوش او داخل میشود و به بدن جوان برهنه اش نگاه میکند. بعد او شب ها به او میاید بخاطریکه او میخواست رابطه جنسی داشته باشد. و دختر نمی تواند از پدرش امتناع ورزد زیرا زیر بامش زندگی می کند.