نامادری قبل از پدرش به خانه آمد ، بنابراین پسر موفق شد او را لعنتی کند
پسر منتظر نامادری و پدر در خانه است ، اما نامادری زودتر به خانه آمد. او شراب نوشید و به دوش رفت و پدرش هنوز در خانه نبود. در حالی که هیچ پدر وجود ندارد ، پسر تصمیم گرفت ببیند که چگونه نامادری شسته شده است و او از او هیجان زده شد. نامادری متوجه شد که پسرش با شهوت به او نگاه می کند ، بنابراین تصمیم گرفت با او بخوابد. این امر بدیهی است که او شراب نوشید و شروع به رفتار صریح تر کرد. و اکنون ، در حالی که پدر در خانه نیست ، پسر نامادری را روی نیمکت لعنتی می کند. همانطور که معلوم شد ، نامادری به پدر وفادار نیست ، اما پسر آن را دوست دارد. از این گذشته ، اکنون او توانست او را همانطور که می خواست در موقعیت های مختلف لعنتی کند. اکنون نکته اصلی این است که پدر در مورد جنس آنها نمی فهمد.