نامادری به خاطر پدرش گریه می کند و سپس به خاطر تسلیت به پسرش می آید
پسر شب شب به آشپزخانه رفت و نامادری را در اشک دید. او به او گفت که مشکلات خانواده نمی داند چه کاری انجام دهد. پسر شروع به تسلیت مادر کرد و دستمال های خود را به او داد تا گریه نکند. سپس پله می رود تا به رختخواب برود ، اما نامادری به اتاق او آمد. او می گوید که او خیلی گرمی و لطافت دارد و به همین دلیل از پله درخواست می کند تا او را لعنتی کند. این مرد ابتدا از رابطه جنسی امتناع می ورزد ، اما نامادری دوباره به ترحم فشار می آورد. سپس آن مرد تصمیم گرفت رابطه جنسی نامادری را تسلی دهد. او به سرعت برهنه را تحت الشعاع قرار داد و شروع به لمس آن مرد برای یک عضو کرد. سپس سر آلت تناسلی را بوسید و شروع به لیسیدن او کرد. در مرحله بعد ، نامادری زیر شلوارهای خود را برداشته و در بالای عضو ایستاده پله نشست. آنها شروع به لعنتی کردند. و قفسه سینه او در جهات مختلف لرزید. پس از آن ، آنها ژست را تغییر می دهند ، و اکنون پله نوبت پله از بالا است. او او را به شدت لعنتی می کند ، اما مدت طولانی نیست. او به سرعت تمام شد و اسپرم داخل شد. اما نامادری او را مورد سرزنش قرار نمی دهد و از اینکه او را با رابطه جنسی تسلیت گفت. حالا نامادری دیگر نگران نزاع با همسرش نیست ، زیرا او خوب لعنتی ، هرچند به سرعت.