خواهر مادر از برادرزاده گذشت و برای شناور کردن به او رفت
خواهر مادر برای چندین روز دیدار میکند و زمانیکه او به اطاق اش رفت. او دید که چگونه برادر زاده اش یک عضو را انگشت میکرد و شروع به پرسیدن کرد که چرا او انجام میدهد. این مرد پاسخ داد که او دوست دختر و جنس نداشت و از اینرو او باید یک عضوه را استمنا کند. بعد خواهر مادر من پیشنهاد کرد که او را به عوض اینکه خود را راضی سازد لعنت کند. به همین دلیل جنس این برادر زاده با خواهر مادر اتفاق افتید.